شهر قرن بیست و یکم - به عنوان سیستمی از سیستمها - لایههای گوناگون سخت و نرم را در مقیاسهای مختلف در خود جای داده است. کالبد فیزیکی شهر، لایهای سخت است که در مواردی، صرفن از زاویهی دید کلی طراحی میشود؛ که پیدایش تعداد بیشماری از واحدهای میانبافتی را نتیجه میدهد. در مورد تهران، شهر همواره محل تحمیل طرحهای جامع شهری بودهاست؛ طرحهایی که فاقد برنامههای راهبردی برای بعضی از مقیاسها هستند.
پروژهی میانبافت، راهبردهایی عملیاتی را برای واحدهای میانبافتی شهر پیشنهاد میکند؛ راهبردهایی که به اندازهای کلی هستند که بر تفاوتها چیره شوند، و به اندازهای نیز جزئی هستند که تفاوتهای ظریف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را با خود همراه کنند.
نتیجهی این پژوهش، مجموعهای از پیشنهادهایی برای نقشآفرینی پررنگتر لایهی میانبافتی کالبد تهران است. این نقشآفرینی از راه میزبانی از عملکردهای متنوع و برای تأمین نیازهای شهر و شهروندان به وقوع میپیوندد.